حضرت آیت الله خامنه ای: ائمه‌ی ما (علیهم‌الصّلاةوالسّلام) تمام زجر و مصیبتشان به خاطر این ‌بود که دنبال حاکمیت الهی بودند.

 

کسی که ادعای امامت داشت، او ‌همین امام مظلوم و عزیز ما بود

اقامه‌ی دین، وظیفه است. حاکمیت دین، هدف مهم همه‌ی ادیان است؛ «لیقوم النّاس بالقسط». قیام به قسط، قیام به ‌عدل و حاکمیت الهی، هدف بزرگ ادیان است. اصلاً ائمه‌ی ما (علیهم‌الصّلاةوالسّلام) تمام زجر و مصیبتشان به خاطر این ‌بود که دنبال حاکمیت الهی بودند؛ والّا اگر امام صادق و امام باقر(صلوات‌اللَّه‌علیهما) یک گوشه مینشستند و چندنفر دور ‌خودشان جمع میکردند و فقط یک مسأله‌ی شرعی میگفتند، کسی به آنها کاری نداشت.

خود امام صادق در یک حدیث ‌میفرماید: «هذا ابوحنیفة له اصحاب و هذا الحسن البصری له اصحاب»؛ ابوحنیفه اصحاب دارد، حسن بصری اصحاب دارد. ‌پس، چرا به آنها کاری ندارند؟ چون میدانند که آن حضرت داعیه‌ی امامت دارد؛ اما آنها داعیه‌ی امامت نداشتند. ابوحنیفه ‌داعیه‌ی امامت نداشت. این علمای معروف اهل سنت - محدثان و فقهایشان - داعیه‌ی امامت نداشتند. اینها امام زمان را ‌که هارون، منصور و عبدالملک بود، قبول داشتند...‌‌ ‌اینها ادعای امامت نداشتند؛ کسی که ادعای امامت داشت، او ‌همین امام مظلوم و عزیز ما بود؛ امام صادق(علیه‌السّلام)، امام باقر(علیه‌السّلام)، امام موسی بن‌جعفر (علیه‌السّلام). آنها این را ‌میفهمیدند؛ یعنی واضح بود. البته گاهی در مقابل خلفا تقیه میکردند، اما معلوم بود که داعیه‌ی امامت داشتند. ‌۱۳۷۰/۰۵/۳۰

 

تلاش و مبارزه سیاسی ائمه أطهار علیهم السلام برای ‌گرفتن حکومت


در باب آنچه مقدر است و در تقدیر الهی است، حرفهای زیادی هست، که پروردگار عالم یک چیزهائی را تقدیر میکند و بعد ‌بر اثر مصالحی آنها را عوض میکند، که در باب زندگی امام صادق (علیه السّلام) بنده این حدیث را گمان میکنم یا در اینجا ‌یا در جای دیگری گفته باشم که یک حدیثی است که امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) فرمود که خداوند این امر را ‌برای سال هفتاد معین کرده بود؛ یعنی قرار بود که حکومت اسلامی در سال هفتاد هجری به وسیله‌ی ائمه (علیهم السّلام) ‌انجام بگیرد. «‌‌ ‌فلمّا قتل الحسین اشتدّ غضب الله علی اهل الارض»‌‌ ‌،‌ ‌وقتی که واقعه‌ی کربلا پیش آمد و حادثه‌ی فجیع ‌عاشورا پیش آمد، این مطلب تأخیر افتاد برای سال ۱۴۰؛ سال ۱۴۰ یعنی درست در اوج تلاش تبلیغاتی امام صادق (علیه ‌الصّلاة و السّلام).

آنجا هم باز یک حوادثی پیش آمد که این تقدیر الهی را به عقب انداخت که تو خود این روایت هست ‌که شماها افشا کردید، شما شیعیانی که دور و بر ما هستید گفتید مطلب را، کتمان نکردید، این بود که مطلب باز تأخیر افتاد؛ ‌باز تأخیر افتاد. بنابراین همان طور که ملاحظه میکنید، هیچ اشکالی ندارد که خدای متعال یک مقصودی را تقدیر فرموده ‌باشد برای یک زمان معینی، بعد به خاطر پیش آمدن یک حوادثی آن را عقب بیندازد. پس تلاش ائمه برای گرفتن حکومت ‌و ایجاد رژیم اسلامی و حاکمیت اسلامی یک تلاشی است که با دانستن آنها حقایق را و آینده را، هیچ منافاتی ندارد.

خب ‌پس این را به طور خلاصه همه‌ی برادران و خواهران بدانند که ائمه (علیهم السّلام) همه‌یشان بمجرد اینکه بار ‌امانت امامت را تحویل میگرفتند، یکی از کارهائی که شروع کردند، یک مبارزه‌ی سیاسی بود، یک تلاش سیاسی بود برای ‌گرفتن حکومت. این تلاش سیاسی مثل همه‌ی تلاشهائی است که آن کسانی که میخواهند یک نظامی را تشکیل بدهند، ‌انجام میدهند و این کار را ائمه (علیهم السّلام) هم میکردند و امام موسی بن جعفر (علیه الصّلاة و السّلام) هم این کار را ‌شروع کرد از سال ۱۴۸، یعنی سال وفات امام صادق (علیه‌الصّلاةوالسّلام) و ادامه پیدا کرد تا سال ۱۸۳، یعنی سال وفات ‌موسی بن جعفر؛ سی و پنج سال تلاش موسی بن جعفر ادامه پیدا کرد.۱۳۶۴/۰۱/۲۳